عبد العزیز، عزیز عراق شد
عرفا و بزرگان دین می گویند اگر می خواهی از بندگی و عبودیت غیر خدا خالص شوی، خداوند را با همه وجود بندگی کن و برای اینکه به غیر از خدا محتاج نباشی، خود را کاملاً به رزق و روزی رزّاق مطلق، وابسته کن و اگر بخواهی در بین خلق خوار و حقیر نشوی و به عبارت دیگر عزیز و محترم و محبوب باشی در بندگی و اطاعت ازخدا سنگ تمام بگذار.
همچنین گفته اند: تا نمیری، نرهی و تا نمردی، نبردی. آری همانگونه که مرحوم سید عبدالعزیز حکیم رئیس مجلس انقلاب اسلامی عراق در طول حیات خویش زیست تا مردم این کشور لقب عزیز عراق را به او دادند.
هنگامی که سیدعبدالعزیزحکیم در سال 1328 ه.ش در نجف اشرف در خانواده مرجعیت متولد شد پدر ایشان مرجع بزرگوار تقلید آیتالله العظمی سیدمحسن حکیم بودند. هیچکس تصور نمی کرد که از میان ده برادر و چهار خواهر که فرزندان این خانواده گرامی را تشکیل می دادند این نوزاد لقب عزیز عراق را به خود اختصاص خواهد داد و پدر بزرگوارش اسم بسیار با مسمایی را برایش انتخاب کرد.
منبع سایت تابناک
اگر فردی به سالهای پایانی دهه شصت میلادی در عراق برگردد، می بیند که اوضاع فرهنگی و اجتماعی عراق خیلی سیاه و پر از تهمت و افترا به علما و روحانیون و به ویژه خانواده سید محسن حکیم مرجع بزرگ جهان تشیع است می بیند که افراد بی ریشه و بی دین، چگونه سید مهدی حکیم فرزند مرجع بزرگ، آن مرد مبارز و نستوه را به جاسوسی برای اجانب متهم ساختند و پس از مدت کوتاهی در مرکز علم و فقاهت، نجف اشرف و در شهری که بزرگان مذهب تشیع در آن زندگی می کردند و جلسات درس و مباحثه داشتند و از مهمتر در پایگاه اصلی جهان تشیع توسط گروهی شیعه نمای بی دین و لاابالی چگونه به همه روحانیت تشیع تهمت جاسوسی می زدند و این اراذل و اوباش در این شهر مقدس راهپیمایی می کنند و با این شعار بسیار دردناک و جانسوز که هر شیعه غیور و آگاه را به شدت آزار می داد (اُممامنه جواسیس)، یعنی روحانیت ما جاسوس هستند، خانه مرجع بزرگ جهان تشیع سید محسن حکیم را با سنگ مورد حمله ددمنشانه خود قرار می دهند.
و در روزی که قلب امام زمان(عج) از اهانت به فرزند برومندش به درد آمد، و چنان سکوت عجیبی بر شهر حمکفرما شده بود که گویی گرد مرگ بر سراسر این شهر پاشیده بودند، شهری که حماسه انقلاب بزرگ 1920 میلادی را بر علیه اجنبی و اجنبی پرستان، تجربه کرده بود. در چنین شرایطی هیچ فردی نمی توانست تصور کند که یکی از فرزندان این خاندان در داخل کشور آنچنان سرانجامی بیابد که او را عزیز عراق بنامند.
آری اگر فردی به تاریخ سالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث بر این کشور تازه انقلاب کرده بازگردد می بیند که در آن سالها دیکتاتور مقبور عراق صدام تکریتی آنچنان جسورانه با دست خود مرجع اندیشمند آن زمان یعنی سید محمد باقر صدر را و خواهر پاکدامن و متفکرش را به همراه تعداد زیادی از آل الحکیم(ره) را ابتدا زندانی و سپس به شهادت می رساند و با بیرون راندن تعداد زیادی از علما و فضلای ایرانی الاصل حوزه علمیه نجف اشرف و فراری دادن تعداد دیگری از علمای عراقی آن از نجف اشرف به سوریه و ایران و مناطق مختلف جهان، آن حوزه علمیه کهن را تا حد زیادی تضعیف می کند.
آری اگر کسی به آن سالها بازگردد هرگز نمی تواند فکر کند که سید عبد العزیز حکیم این سید مظلوم و آواره و فراری از این کشور به آن کشور واز این شهر به آن شهر، روزی ( عزیز عراق ) شود.
همچنین هنگامی که فردی با دقت و از روی بی طرفی به درون گروههای مبارز عراقی آن زمان، نظری بیافکند و آن اختلافات عجیب و غریب را در میان آنها ببیند و تهمتهایی را این به اصطلاح مجاهدین به همدیگر می زدند، و این رد و بدل کردن اتهامات به جایی رسید که یکی از بزرگان حزب الدعوه اسلامی در آن زمان به نگارنده می گفت هیهات که خدا پیروزی را که لایق و سازاوار آن نیستیم، به ما عطاکند و دو گروه معروف عراقی آن زمان که در ایران فعالیت می کردند و بر سر به دست آوردن امکانات بیشتر از مسئولین نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، همدیگر را به تهمتهای فاحشی مانند ضد ولایت فقیه متهم می کردند تا یکی دیگری را از میدان به در کند.
در آن شرایط کمتر کسی فکر می کرد روزی فرا برسد که وضعیت در عراق آنچنان شود که یکی از این رهبران مظلوم که لبه تیز بسیاری از اتهامات متوجه ایشان بود روزی خود رمز وحدت عراق شود و لقب عزیز آن کشور را به خود اختصاص دهد.
آری مردم مظلوم عراق و روحانیت معزز و بزرگوار و مراجع و مجاهدین راستین آن کشور که در هر زمان همچون ستارگان در آسمان جهان تشیع می درخشند، اذیتها و رنج و مشقتهای فراوانی دیدند. امید است به برکت ائمه اطهار و حوزه های علمیه آن شبهای سیاه به سحرهای سرخ تبدیل شود و پس از آن صبح صادق و خورشید عالم تاب حقیقت در آسمان آن کشور بلا و مصیبت دیده طلوع کند.
از خداوند منان برای شادی روح این مرحوم مظلوم و او که بر اثر عبادت حق باری تعالی، به عزت رسید، در چهلمین روز از وفات مرموزش و برای پدر مرحومش و برادران و اقوام شهیدش رحمت و لطف ابدی و مجاورت با اجداد طیبین و طاهرینشان درخواست و مسئلت می نماییم
کلمات کلیدی :
» نظر