ایده اعتمادساز
ابوالفضل شکوری
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی
برقراری صلح و آرامش و تلاش به منظور مهیا کردن بستر مناسب تعامل مثبت میان جوامع همواره جزء آمال و اهداف ملت ها و دولت های صلح طلب بوده است. در این راستا در طول تاریخ معاصر نیز تلاش هایی در عرصه نظر و عمل از سوی متفکران، سیاستمداران، شخصیت های مقبول افکار عمومی و انجمن های مردم نهاد صورت گرفته است. یکی از این تلاش ها که از سوی دولتمردان ایران در سال 2000 میلادی صورت گرفت طرح نظریه یی بود که اراده ایران را برای گسترش صلح جویی در جهان در تئوری و کنش در ساحت بین المللی نشان می داد. این از سوی سیدمحمد خاتمی در اجلاس سالیانه سازمان ملل متحد به جهانیان عرضه شد و در معرض افکار عمومی قرار گرفت.
ضمیمه روزنامه اعتماد
طرح گفت وگوی تمدن ها زمانی از سوی رئیس جمهوری سابق ایران مطرح شد که ایران به لحاظ سیاسی تقریباً در انزوای بین المللی به سر می برد و نیاز به تنش زدایی و اعتماد سازی در روابط خارجی ایران ضروری می نمود. آقای خاتمی با طرح ایده گفت وگوی فرهنگ ها و تمدن ها نه تنها وجهه بین المللی ایران را افزایش دادند بلکه موجب اقبال جهانی به این ایده در فضای پرتنش بین المللی آن دوران شدند. این امر موجب شد ایران هم به عنوان یک کشور صلح طلب به جهانیان معرفی شود و هم نشان دهد سیاست ها و راهبردهایش در عرصه جهانی و در رابطه با دیگر کشورها تلاش برای استقرار و گسترش صلح و آرامش در تمامی نقاط جهان است.
علاوه بر این باید توجه داشت آن مقطع دوران حساسی بود چرا که در ایالات متحده نومحافظه کاران که به افراط و جنگ طلبی در هشت سال حضورشان در قدرت شهره شدند، حضور داشتند. حضور جمهوریخواهان افراطی در قدرت باعث شده بود امریکا با استفاده از نفوذ و لابی هایی که دارد به طرح اتهاماتی علیه کشورمان دامن بزند. در آن مقطع نسبت به ایران سوءتفاهمی وجود داشت که ایران را متهم به داشتن مشی تروریستی می کردند که این انتساب، انتساب نادرستی بود.
این اتهام ها در حالی بود که ایران در هیچ زمانی مشی تروریستی نداشته بلکه ارزش ها و سیاست های نظام برآمده از انقلاب اسلامی خلاف این را نشان می دهد. چه آنکه جمهوری اسلامی بر پایه اصولی بنا شده که در آن مشی آن گونه جایگاهی ندارد. با این وجود غرب، ایران را متهم به این موضوع کرده بود و این اتهام واهی را با استفاده از ابزار رسانه یی و نفوذی که از آن برخوردار بود در افکار عمومی دنیا جا انداخته بود. بحث گفت وگوی فرهنگ ها و تمدن ها که درونمایه های صلح آمیز داشت و بحث صلح جهانی را در مقابل نظریه برخورد تمدن های هانتینگتون، استاد امریکایی مطرح کرده بود، مطرح شد و ایده صلح طلبی جمهوری اسلامی و مردم ایران را به نمایش گذاشت.
به این ترتیب این ایده موجب شد ایران به لحاظ جهانی بتواند اعتماد سازی کند و در مقابل تخریب ها و اتهام ها مشی راستینش را در دنیا به نمایش بگذارد. باید اشاره کرد این نظریه از جان مایه و کارکرد مطلوب و مورد قبولی برخوردار بود که نه تنها برای ایران بلکه در جهان تاثیرات مورد توجهی را موجب شد. بر این اساس بود که ایده گفت وگوی تمدن ها مورد توجه سازمان ملل و یونسکو قرار گرفت تا آنجا که سال 2001 را به عنوان سال گفت وگوی تمدن ها نامگذاری کردند. البته این طرح در سطح جهانی تاثیرات قابل توجهی داشت و برای ترمیم وجهه بین المللی ایران نیز موثر بود اما نتوانست در داخل نیز به همان میزان تاثیرگذار باشد و تنها بستری را مهیا کرد که تا حدودی به بحث آزاداندیشی پرداخته شود. ضمن اینکه عده یی در داخل سعی می کردند این طرح را سطحی و برخلاف اقتدار ایران جلوه دهند در حالی که این برداشت از طرح گفت وگوی تمدن ها در مجامع بین المللی نادرست بود.
به هر حال ایران کشور انقلابی مقتدری است و اینکه عده یی این طرح را برخلاف اقتدار ایران و طرحی سطحی جلوه دادند، عکس العمل صحیحی نبود. گفت وگوی فرهنگ ها و تمدن ها یک ایده انسانی و صلح آمیز بود که اگر یک دانشمند خارج از قدرت هم این ایده را مطرح می کرد در صورتی که آن دانشمند وجهه جهانی داشت، در سطح بین المللی مطرح می شد چه رسد به اینکه از سوی فردی مطرح شود که رئیس جمهور یک کشور است. همان طور که هانتینگتون به عنوان یک دانشمند، استاد دانشگاه و از مشاوران دولت امریکا زمانی که طرح برخورد تمدن ها را مطرح کرد در حکومت امریکا جایگاه رسمی نداشت ولی با این حال در سطح جهانی و آکادمیک، نظریه او موج آفرید چنان که ده ها کتاب، مقاله و تحلیل علمی درباره آن نظریه در سراسر دنیا منتشر شد. نظریه مقابلش هم که نظریه گفت وگوی تمدن ها است همین حالت را دارد با این تفاوت که نظریه اخیر از منظر صلح جهانی و گسترش دوستی و روابط مسالمت آمیز میان ملت ها و دولت ها شکل گرفت و مطرح شد. مردم از نظریه جهانی هانتینگتون ناامید بودند و دنبال ایده یی می گشتند که از معیارهای قابل قبول تری برخوردار باشد. گفت وگوی تمدن ها توانست نظریه هانتینگتون را به لحاظ آکادمیک و در سطح بین المللی خنثی کند و تحت تاثیر خود قرار دهد. نظریه و طرح هانتینگتون در سطح جهانی به طور کلی یک موج منفی نسبت به جهان اسلام و بالاخص ایران که شاخص انقلابی بودن داشت ایجاد کرده بود و طرح گفت وگوی تمدن ها توانست آن را خنثی و جامعه جهانی را اقناع کند که در جهان اسلام اندیشه های صلح طلبی قدرتمندی وجود دارد که حتی از سوی شخصیت های رسمی و روحانی هم می تواند مطرح شود. بی تردید نمی توان از کنار مقبولیت و مطلوبیت ایده آقای خاتمی به سادگی گذشت چرا که دنیا همچنان نیازمند گفتمان صلح طلبی و توسعه روابط کشورها بر اساس اصول انسانی و اخلاقی است. اما باید توجه داشت که در این مسیر تنها نباید به برگزاری جلسات و کنفرانس های متعدد اقدام کرد بلکه تهیه و تدوین راهبردی عملی به منظور دستیابی به مطالبات جهانی در این زمینه امری ضروری است تا در بستر مسالمت آمیزی که در پی آن به وجود می آید ملت ها بتوانند در امنیت و آرامش به گسترش روابط شان و توسعه و رشد علمی تمامی جوامع بپردازند.
کلمات کلیدی :
» نظر