غم مخور
ارسال شده در
88/8/26:: 2:17 عصر
توسط حسن باباپور
در عبور از کوچه ها گاهی اگر از داربست
پرت شد بر کله ات یک پاره آجر غم مخور
چاله ای کندند اگر در روبه روی خانه ات
بگذرد باید دو قرنی تا شود پر غم مخور
مانده ای بی پیرهن یا کفش و شلواری اگر
فرض کن در ساحلی با این تصور غم مخور
در هوایی این چنین آلود و پر دود اگر
می رسد از ریه ات آوای خرخر غم مخور
با وجود این همه درد و مرض های مدرن
هر روز هستی اگر دنبال دکتر غم مخور
کلمات کلیدی :
» نظر